لیلا منصوری؛ علیرضا حاجی یخچالی؛ منیجه شهنی ییلاق؛ غلامحسین مکتبی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش راهبردهای برنامهریزی عصب-زبانشناختی بر هوش هیجانی، انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش-آزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر ایذه در سال تحصیلی 400-1399 تشکیل دادند. از جامعه فوق 30 نفر که دارای ناتوانی-های ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش راهبردهای برنامهریزی عصب-زبانشناختی بر هوش هیجانی، انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش-آزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر ایذه در سال تحصیلی 400-1399 تشکیل دادند. از جامعه فوق 30 نفر که دارای ناتوانی-های یادگیری بودند با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروههای آزمایشی و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه آزمایش به مدت دو ماه در 10 جلسه 60 دقیقهای تحت آموزش راهبردهای برنامهریزی عصب-زبانشناختی قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامههای هوش هیجانی (پترایدز و فارنهام، 2001)، انگیزش پیشرفت (هرمنس، 1977) و خودپنداره تحصیلی (لیو و وانگ، 2005) بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. نتایج تحلیل بیانگر تأثیر راهبردهای برنامهریزی عصب-زبانشناختی بر انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی آزمودنیهای گروه آزمایش بود، اما بر هوش هیجانی تأثیر معناداری مشاهده نشد. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت آموزش راهبردهای برنامهریزی عصب-زبانشناختی یک روش مفید و مؤثر در افزایش انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی دانشآموزان دارای ناتوانیهای یادگیری است.
عزت اله قدم پور؛ لیلا منصوری
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه نگرش مذهبی، خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانشجویان بر اساس جنسیت و سهم هریک از این متغیرها در پیشبینی پیشرفت تحصیلی آنها بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی-مقایسهای و همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه در ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مقایسه نگرش مذهبی، خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانشجویان بر اساس جنسیت و سهم هریک از این متغیرها در پیشبینی پیشرفت تحصیلی آنها بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی-مقایسهای و همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه در سال تحصیلی 95-1394 بود. نمونه پژوهش شامل 274 نفر (130 پسر و 144 دختر) دانشجوی مقطع کارشناسی بود که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری، پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982)، پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1986) و پرسشنامه نگرشسنج گلریز و براهنی (1353) بود و از معدل دانشجویان نیز برای سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شد. برای بررسی فرضیهها از آزمون تحلیل واریانس تک متغیری، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دختران و پسران تفاوت معنیداری وجود دارد ولی از لحاظ نگرش مذهبی تفاوت معنیداری وجود ندارد. نتایج همبستگی نیز نشان داد که بین نگرش مذهبی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان ارتباط معنیداری وجود ندارد اما بین خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی در دختران و سازگاری تحصیلی در پسران به عنوان قویترین پیشبینی کنندههای پیشرفت تحصیلی بودند.